loading...
موزیک
وحید وطن پرست بازدید : 2 پنجشنبه 28 آذر 1392 نظرات (0)

 

 

متن ترانه:


چشام بستست ولی فکرم یه عمره که نخوابیده
مرورت میکنم هر بار بهم حس جنون میده

نفس میکشم و اشکام نشون میدن چقدر خستم
نمیدونی چرا زندم نمیدونم چرا هستم

نمیخوام با یه دلشوره که افتاده توی جونم
تو رو از اتفاقی که نیفتاده بترسونم

صبوری می کنم هربار یه حسی توو دلم میگه
دلت آروم گرفت آخر ولی پیش یکی دیگه

از امروز هر شبم گریست با یه حس عذاب آور
شب و روزام یکی میشن با این قرصای خواب آور

نگفتی خسته ای از من نگفتی که داری میری
فقط دیدم به جای من داری تصمیم می گیری

سپردی من رو دست کی؟ به دیوارای این خونه؟
من و این قرص خوابی که واسم لالایی میخونه

هنوز هر جای این خونه واسم خاطره میسازه
نگاهم سمت چی باشه منو یاده تو نندازه؟

صبوری می کنم هربار یه حسی توو دلم میگه
دلت آروم گرفت آخر ولی پیش یکی دیگه

از امروز هر شبم گریست با یه حس عذاب آور
شب و روزام یکی میشن با این قرصای خواب آور

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 71